خورشید تلخ داستانی است پر از اتفاق و بافته شده از ظلم و دروغ.لیلیا حسن روایتی می سازد از زندگی سه نسل و رویاهای بر بادرفته ی مهاجران.ناژا در یکی از دور افتاده ترین روستا های الجزایر با سه دختر بچه اش تنها مانده است.سکه ی شانس به نامشان زده و سعید را برای کار برده اند به یکی از کارخانه های اتومبیل سازی فرانسه.پس از سال های دوری بالاخره سعید خانواده را به پاریس می برد و ناژا رسیده و نرسیده دوقلو آبستن می شود.اما سیر کردن شکم هفت نفر از سعید بر نمی آید.ناژا روی آرامش را نخواهد دید و منحنی در حال سقوط حقیقت رهایش نمی کند,حقیقت آمیخته با دروغ و پنهان کاری.
امتیاز کاربران به: کتاب خورشید تلخ
برای ثبت نظر، لازم است ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.